صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
2 سال قبل
0

شعر «زنگ آفرینش» و معنی شعر:

درس اول

زنگ آفرینش

 

  • شاعر: قیصر امین پور

 

صبح یک روز نوبهاری بود                      روزی از روزهای اول سال

بچه ها در کلاس جنگل سبز                             جمع بودند دور هم خوشحال

صبح یکی از روزهای فروردین ماه (سال نو) بود. بچّه ها در کلاس جنگل سبز شاد و خوشحال، دور هم جمع شده بودند.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

سال و خوش حال ß   قافیه

تعداد جمله ß   4

در مصرع دوم، فعل «بود» و در مصرع چهارم «بودند» از جمله حذف شده است (روزی از روزهای اول سال [بود]، دور هم خوش حال [بودند])

 

بچّه ها گرم گفت و گو بودند                 باز هم در کلاس غوغا بود

هر یکی برگ کوچکی در دست                           باز انگار، زنگ انشا بود

بچّه ها مشغول صحبت بودند و دوباره کلاس شلوغ بود. هر یک از بچه ها برگ کوچکی در دست داشت. انگار دوباره زنگ انشا بود.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

غوغا و انشا ß   قافیه (بود ß   ردیف)

گرم گفت و گو بودن ß   کنایه از مشغول صحبت بودن

در مصرع سوم فعل «داشت» حذف شده است

 

 

تا معلّم ز گرد راه رسید گفت با چهره ای پر از خنده:

باز موضوع تازه ای داریم                       «آرزوی شما در آینده»

همین که معلّم وارد کلاس شد، با لبخند گفت: دوباره موضوع انشای تازه ای داریم، «آرزوی شما در آینده چیست؟»

نکات دستوری و آرایه ادبی:

خنده و آینده ß   قافیه

ز گرد راه رسیدن ß   کنایه از تازه وارد شدن

«ز» در مصرع اول مخفّف «از»

در مصرع سوم، موضوع تازه ای، مفعول است

 

شبنم از روی برگ گل برخاست گفت : می خواهم آفتاب شوم

ذرّه ذرّه به آسمان بروم                         ابر باشم، دوباره آب شوم

شبنم از روی برگ گل بلند شد و گفت: من دوست دارم مثل آفتاب شوم، کم کم به آسمان بروم و مثل ابری شوم و دوباره به باران تبدیل گردم.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

آفتاب و آب ß   قافیه (شَوَم ß   ردیف)

آفتاب شدن شبنم ß   کنایه از رشد و تعالی پیدا کردن است

آسمان، ابر و آفتاب ß   تناسب یا مراعات نظیر

برخاستن و گفتن شبنم ß   تشخیص

«بروم» از مصدر «رفتن» آمده است

 

ماه، برق کوچکی از تاج او            هر ستاره، پولکی از تاج او

ماہ نور کوچکی از تاج خدا است و ستارگان پولک های درخشان تاج او هستند.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

ماه (مانند) برق کوچکی از تاج او است ß   تشبيه اسنادی

هر ستاره (مانند) پولکی از تاج او است ß   تشبیه اسنادی

 

دانه آرام بر زمین غلطید           رفت و انشای کوچکش را خواند

گفت : باغی بزرگ خواهم شد                           تا ابد سبز سبز خواهم ماند

دانه آرام آرام غلت خورد و رفت و انشای کوچک خود را خواند. گفت: من به باغ بزرگی تبدیل خواهم شد و همیشه تازه و سرسبز خواهم ماند.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

خواند و ماند ß   قافیه

انشا خواندن و گفتن دانه ß   تشخیص (جان بخشی)

باغی بزرگ ß   مسند

خواهم شد ß   فعل اسنادی

 

غنچه هم گفت : گرچه دلتنگم                          مثل لبخند، باز خواهم شد

با نسیم بهار و بلبل باغ                         گرم راز و نیاز خواهم شد

غنچه هم گفت: اگر چه غمگین و ناراحت هستم ، اما باز هم مانند لبخند شکوفا خواهم شد و با نسیم بهاری و بلبل باغ، مشغول گفت و گو خواهم شد.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

باز و نیاز ß   قافیه

تشبیه ß   غنچه به لبخند تشبیه شده

بلبل، بهار، باغ، غنچه ß   مراعات نظیر

دل تنگ بودن ß   کنایه از ناراحتی و غمگین بودن

گفتن غنچه ß   تشخیص

 

جوجه گنجشک گفت: می خواهم          فارغ از سنگ بچه ها باشم

روی هر شاخه جیک جیک کنم                           در دل آسمان، رها باشم

جوجه گنجشک گفت: می خواهم از دست آزار و اذیّت بچّه ها در امان باشم. روی هر شاخۀ درخت بنشینم و مشغول جیک جیک کردن باشم و در دل آسمان، آزاد و آسوده پرواز کنم.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

بچّه ها و رها ß   قافیه (باشم ß   ردیف)

فارغ ß   مسند

گفتن جوجه گنجشک و ترکیب دل آسمان ß   تشخیص

 

جوجه کوچک پرستو گفت:         کاش با باد رهسپار شوم

تا افق های دور، کوچ کنم                     باز پیغمبر بهار شوم

جوجۀ کوچک پرستو گفت: ای کاش من هم با باد همراه شوم و بتوانم تا کرانه های آسمان پرواز کنم و دوباره پیام آور فصل بهار شوم.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

رهسپار و بهار ß   قافیه (شَوَم ß   ردیف)

جوجۀ پرستو گفت ß   تشخیص

 

جوجه های کبوتران گفتند:       کاش می شد کنار هم باشیم

توی گلدسته های یک گنبد                               روز و شب، زائر حرم باشیم

جوجه های کبوتران گفتند: ای کاش می توانستیم کنار هم جمع شویم. روز و شب داخل گلدسته های یک گنبد، همیشه زیارت کننده حرم باشیم. (مشغول و راز و نیاز شویم)

نکات دستوری و آرایه ادبی:

هم و حرم ß   قافیه (باشیم ß   ردیف)

روز و شب ß   تضاد

در بیت اول، جمله اول «خبری» و جمله دوم «عاطفی» است

گلدسته، گنبد، زائر، حرم ß   مراعات نظیر

 

 

زنگ تفریح را که زنجره زد          باز هم در کلاس غوغا شد

هر یک از بچّه ها به سویی رفت            و معلّم دوباره تنها شد

همین که سیرسیرک زنگ تفریح را به صدا درآورد، دوباره کلاس پر از سرو صدای یچّه ها شد. هرکدام از بچّه ها به سویی رفتند و معلّم دوباره تنها شد.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

غوغا و تنها ß   قافیه (شد ß   ردیف)

زدن زنگ تفریح به دست زنجره ß   تشخیص

زنگ تفریح ß   مفعول

 

با خودش زیر لب چنین می گفت:         آرزوهایتان چه رنگین است؟

کاش روزی به کام خود برسید                           بچّه ها، آرزوی من این است

معلّم با خودش زیر لب چنین زمزمه می کرد: بچّه ها، آرزوهایتان چقدر زیباست! تنها آرزوی من این است که در آینده، به تمام آرزوهایتان برسید.

نکات دستوری و آرایه ادبی:

رنگین و این ß   قافیه (است ß   ردیف)

مصراع اول جمله «خبری» و مصراع دوم جمله «عاطفی» است

 

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

حرم

داخل مکان زیارتی

گرم

مشغول، سرگرم

غوغا

آشوب و فریاد، همهمه

انگار

گویی

ذره ذره

کم کم

ابد

جاودان

موضوع

مطلب

دل تنگ

ناراحت، غمگین

فارغ

آسوده، راحت

افق

کرانه های آسمان

پیغمبر

پیام آور

گلدسته

مناره

زائر

دیدار کننده

کام

آرزو میل خواسته

غلتید

از پهلوی به پهلوی دیگر چرخید

گنبد

سقف بزرگ که به شکل نیم کره است

زنجره

سیر سیرک نوعی حشره که از خود صدا تولید می کند

 


سایر مباحث این فصل